آیا می خواهید کیفیت محتوای خود را بهبود دهید؟ خوب، یکی از راههای مطمئن برای بهبود بخشیدن به تولید محتوا، استفاده از یک داستان در محتوا، و گنجاندن تکنیک داستانسرایی (استوری تلینگ) در برنامه تقویم تولید محتوا است. دلیل منطقی بودن استفاده از داستان سرایی در تولید محتوا این است که ما انسانها همیشه داستان ها را به شدت دوست داریم.
اگر مطمئن نیستید که آیا داستان سرایی با سبک محتوای شما همخوانی دارد یا نه، یا اگر نمی دانید چگونه باید داستانسرایی را در تولید محتوای خود بگنجانید، در این مقاله نکات جالبی وجود دارد که به شما کمک خواهد کرد. با ما همراه باشید.
رویکرد داستانگویی یا داستان سرایی در تولید محتوا چیست؟
اصلا داستانسرایی (storytelling) یا همان قصهگویی چیست؟
همه ما می توانیم یک داستان را تشخیص دهیم، اما مولفهها یا بخشهای تشکیل دهنده یک داستان چه چیزهایی هستند؟ خوب، داستانسرایی هنر استفاده از کلمات و وسایل کمکی بصری برای انتقال یک ایده یا پیام است. داستانها اغلب از یک الگوی استاندارد پیروی می کنند، و همه ما، به صورت ناخودآگاه، این الگو را از دوران کودکی می شناسیم.
در یک داستان، همیشه یک قهرمان، یک فرد شرور و یک شاهزاده خانم وجود دارد. فرد شرور شاهزاده خانم را در قلعهای زندانی کرده، و قهرمان مسیری را طی میکند تا او را نجات دهد. قهرمان، فرد شرور و شاهزاده خانم ممکن است در داستانهای مختلف تغییر شکل دهند و به صورتهای دیگری ظاهر شوند، اما کارکرد آنها یکی است.
مثلا فرد شرور ممکن است به جای اینکه فردی باشد که آشکارا با قهرمان دشمنی میکند، یک خصلت بد (مثلا تنبلی) در وجود خود قهرمان باشد و شاهزاده خانم، به جای اینکه یک زن زیبا باشد، به شکل یک هدف یا خواسته (مثلا موفقیت در کار یا تحصیل) در داستان تجلی پیدا کند. در چنین حالتی، قهرمان داستان باید بر تنبلی خود غلبه کند تا در کار یا تحصیل خود موفق شود. بنابراین، با وجود تفاوتهای سطحی و ظاهری، میتوان گفت که اکثر داستانها از یک الگوی مشابه استفاده میکنند.
یک مثال:
اوایل این ماه با دختری به نام ژیلا آشنا شدم. ژیلا یک معلم زبان است و برای گردهمآیی مدرسان زبان انگلیسی به گرگان سفر می کرد. مدرسان زبان معمولاً از ملاقات با مدرسان دیگر هیجانزدهتر می شوند، اما ژیلا آنقدرها هم شاد نبود.
خب، ژیلا در یک موسسه زبان کار می کند. او احساس می کرد که تمام فرصت ها و مزایای واقعی معلم بودن را از دست داده است. او میگفت به جایی رسیده که از تدریس متنفر شده است. بنابراین من به او راهی را نشان دادم که بتواند از این وضعیت خارج شود. من به او پیشنهاد دادم با گذراندن یک دوره ساده، مهارتهای لازم برای کار کردن به صورت فریلنسر را کسب کند و بتواند به عنوان یک مدرس آزاد، درآمد بیشتری کسب کند و از کارش لذت بیشتری ببرد.
و حالا فکر میکنید ژیلا کجاست؟ او دارد در ساحل خلیج فارس تفریح میکند و از همانجا کلاسهای خصوصیاش را هم به صورت آنلاین برگزار میکند.
برای استفاده از داستانسرایی در استراتژی محتوای خود، باید این روش را استفاده کنید: کسی دچار یک مشکل است (مثل شاهزاده خانم که در قلعه زندانی است)، و شما با محصولات یا خدماتتان، مانند یک قهرمان به کمک او میروید و مشکلش را حل میکنید. در مثالی که ذکر شد، ژیلا در بند موسسه زبان است و به شدت احساس خستگی و ناراحتی میکند، اما گوینده داستان، مانند یک قهرمان با معرفی یک دوره آموزشی، او را از این وضعیت نجات میدهد. با استفاده از داستانسرایی در استراتژی تولید محتوای خود، شما در واقع نکات کسل کننده را به اطلاعات ارزشمند و خواندنی تبدیل می کنید.
ویژگیهای یک داستان معتبر
حالا، قبل از اینکه بتوانید شروع به نوشتن داستانهای خوب کنید، باید اطلاعاتی را که لازم دارید، جمعآوری کنید. اطلاعاتی در مورد مسائل زیر میتواند برای شما کارساز باشد:
- چیزهایی که در مورد کسب و کاری که برای آن محتوا مینویسید، منحصر به فرد است.
- چیزهای جالبی که میتوانید در مورد چگونگی تاسیس آن شرکت بیان کنید.
- چیزهای جالبی که میتوانید در مورد تکامل کسب و کار آن شرکت بیان کنید.
- فکرهای خلاقانه تیمی که باعث ایجاد تحول در محصولات یا خدمات شرکت شدهاند.
- مشکلاتی که محصول یا خدمات شرکت می تواند آنها را حل کند.
این اطلاعات به شما کمک می کند داستانی بنویسید که برای خواننده معنادار و جالب باشد و همچنین به پیاده سازی تکینیک داستان سرایی در تولید محتوا کمک کند. داستان شما باید این ویژگیها را داشته باشد:
- واقعی باشد – در بیشتر موارد لازم است که داستانی بگویید که واقعی باشد، به جز زمانی که در حال تعریف داستانی در مورد شخصیت خریدار خیالی خود هستید.
- بتوان ارتباط داستان با محصول یا خدمات را به راحتی متوجه شد – داستانی که می نویسید باید به خوبی نشان دهد که محصولات شما چگونه زندگی مردم را تغییر دادهاند.
- اوریجینال باشد – داستان شما باید جالب باشد و در مورد شرکتی باشد که برای آن محتوا مینویسید.
- و نهایتا اینکه داستان شما باید برای مشتریان مفید باشد.
سه نوع داستانی که می توانید در تولید محتوا استفاده کنید
فرمولهای آزمایش شده ای وجود دارد که تولیدکنندگان محتوا اغلب در نوشته های خود از آنها استفاده می کنند. این سه نوع داستان اغلب مورد استفاده قرار میگیرند:
- داستان آغازین – هدف از داستان آغازین جذب کردن خوانندگان است، بهطوری که آنها را ترغیب میکند تا کل پست وبلاگ شما را بخوانند. در داستان آغازین، اولین جمله معمولاً کوتاه است و توجه خواننده را جلب می کند و ذهنیت او را به سمتی میبرد که شما میخواهید. جملات بعدی به موضوع اصلی (که مخاطب هدف با آن آشنایی دارد) می روند و با سؤالاتی پایان می یابند که به شما کمک می کند تا به بدنه اصلی محتوای خود وارد شوید.
- داستان پایانی – با استفاده از این نوع داستان، شما با خوانندگان خود همدلی می کنید. شما مشکلی را که داشتید ارائه می کنید، به آنها نشان می دهید که چگونه راه حلی پیدا کرده اید و سپس تأثیر راه حل را بر زندگی خودتان تشریح میکنید.
- داستان توضیحی – اغلب خوانندگان مشکلاتی دارند، اما به آن مشکلات توجه نمیکنند. داستان توضیحی به شما کمک میکند تا توجه آنها را به مشکلاتشان جلب کنید. پس از آن، میتوانید راه حل خود (محصولات یا خدماتتان) را ارائه کنید.
چرا تولید کنندگان محتوا باید به داستان سرایی در تولید محتوا اهمیت دهند؟
گفتن داستان اساسی ترین و بنیادین ترین راه انتقال اطلاعات است. داستان میتواند یک سری مواد شیمیایی را در مغز ما تحریک کند، و این مواد همان موادی هستند که در هنگام شادی و هیجان در مغز ما تحریک میشوند. بنابراین، به جای اینکه ذهن خواننده را فقط با اعداد و ارقام پر کنید، اطلاعات را از طریق روایتی منطقی به آنها منتقل کنید. وظیفه داستان ها آموزش دادن است، و این وظیفهای است که آنها در طول قرنها به خوبی انجام دادهاند. به عنوان تولیدکننده محتوا، ما باید بخوبی بتوانیم از ظرفیتهای داستانسرایی استفاده کنیم.
اگر احساس میکنید به دلایل بیشتری احتیاج دارید تا متقاعد شوید که باید داستانسرایی را نیز در استراتژی تولید محتوا خود بگنجانید، چند دلیل را در ادامه ذکر خواهیم کرد:
- داستان ها به شما کمک می کنند تا با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید
- داستانسرایی یک روش آموزشی قدرتمند و کارآمد است،
- داستانها به بازاریابان کمک می کنند تا با مخاطبان تعامل داشته باشند و نسبت به رقبا، بهتر دیده شوند.
جولی میدوز، تولید کننده محتوا در Assignment Help میگوید « تا به امروز، داستانسرایی قدرتمندترین ابزار برای نوشتن بوده است. کافی است به برخی از غولهای دنیای تبلیغات نگاه کنید، همه آنها به داستانسرایی پرداختهاند و محصولات و خدمات را بر اساس آن فروختهاند.»
تولیدکنندگان محتوا چگونه باید از داستان سرایی استفاده کنند؟
در ادامه این مقاله، چند نکته ساده برای دستیابی به روشی مناسب برای داستانسرایی موثر و گنجاندن داستان در تولید محتوا ذکر شده است:
1- توجه مخاطبان را جلب کنید
محتوای خود را با یک داستان شروع کنید، اما مطمئن شوید که جمله اول جالب و برجسته است. میتوانید یکی از راههای زیر را امتحان کنید:
- یک سوال بپرسید – «آیا تا به حال، در نویسندگی با مشکل ایست فکری مواجه شده اید؟»
- آمار ارائه دهید – «75٪ از نویسندگان از صفحه خالی واهمه دارند و 99٪ از آنها حداقل یک بار در زندگی خود با مشکل ایست فکری مواجه شده اند»
- یک نقل قول بیاورید – «ایست فکری لحظهای رخ میدهد که دوستان خیالیتان دیگر با شما صحبت نمی کنند» ناشناس
- یک حکایت نقل کنید – مثل حکایتی که ما در همین مقاله به عنوان مثال آوردیم.
2- از تصاویر خوب استفاده کنید
تصاویر به خوانندگان کمک می کند تا خود را در دنیای داستان احساس کنند. با اینکه تصاویر واقعا به کار نوشتن مربوط نمیشوند، اما گنجاندن آنها در محتوای داستانی بسیار مهم است.
در اینجا چند نکته برای انتخاب تصویر مناسب آورده شده است:
- تصویری که انتخاب میکنید باید با موضوع محتوای شما مرتبط باشد
- تصویری انتخاب کنید که با سبک برند شما مطابقت داشته باشد
- سعی کنید تا حد امکان از استفاده از عکسهای استوک خودداری کنید و عکسی را انتخاب کنید که داستانی را بیان می کند
- برای افزایش تاثیرگذاری تصویر، یک نقل قول یا جمله تاثیرگذار به آن اضافه کنید
3- شخصیت برند خود را در محتوا بگنجانید
داستان را با شخصیت برند خود مطابقت دهید – برای مثال اگر نام تجاری شرکت شما عجیب و غریب است، مطمئن شوید که خوانندگان می توانند این عجیب بودن را در محتوای شما ببینند.
مری اندروز، تولید کننده محتوا در OXEssays می گوید: «افراد اساساً به دیگران اهمیت می دهند. آنها دوست دارند داستان های آنها را بشنوند. دوست دارند بدانند دیگران چگونه به موفقیت رسیدهاند، چگونه شکست خوردهاند…»
4- داستان را حول محور “چرایی ماجرا” متمرکز کنید
اگر داستانی را بگویید اما دلیل آن را بیان نکنید، داستانتان برای خوانندگان چندان معنادار نخواهد بود. داستان شما باید به این سوال پاسخ دهد که چرا رویدادهایی که تعریف میکنید رخ دادهاند. به عبارت دیگر، باید توضیح دهید که چرا کاری را که انجام می دهید، باید انجام دهید.
به عنوان مثال، شما در حال فروش مجلات قدیمی هستید. اما چرا؟ نمی توانید بگویید تنها دلیل این کار سود مالی آن است، زیرا اینطور نیست. بخشی از این کار به دلیل حس نوستالژی، یادآوری خاطرات و … است. شما با فروش مجلات قدیمی می خواهید به مشتریان خود این فرصت را بدهید که جذابیت روزگار قدیم را احساس کنند، قطعه ای از تاریخ را داشته باشند، و اگر میخواهند چیزی بنویسند، وسیلهای الهام بخش برای نوشتن داشته باشند. با توضیح دادن این مسائل، شما “چرایی” کار خود را برای مخاطبانتان تشریح کردهاید.
5- از توصیههای مشتریان استفاده کنید
اگر داستان خوبی برای گفتن ندارید، می توانید از داستانی استفاده کنید که از قبل وجود دارد. می توانید توصیه های مشتریان را بگیرید و آنها را به عنوان یک مقدمه داستانی در محتوای خود استفاده کنید. به یاد داشته باشید که حتما به منبع (شخصی که استفاده از کالا یا خدمات شما را توصیه کرده) اشاره کنید تا محتوای شما معتبر باشد و خوانندگان مدرکی برای اعتماد به شما داشته باشند.
6- سعی کنید داستانتان ساده و درک آن آسان باشد
لازم نیست داستانهای شما خیلی پیچیده باشد. داستان سرایی در تولید محتوا یا استوری تلینگ باید به ارائه مشکل و راه حل به شیوه ای قانع کننده بپردازد. بنابراین، نیازی نیست که به شخصیت پردازی یا توصیفات بیش از حد بپردازید. اینها هیچ کمکی به خواننده نمی کنند. همچنین، به خاطر داشته باشید که هر جمله هدفی دارد، اگر جملهها هدفی نداشتند، نیازی به وجودشان نبود.
7- همه چیز را با یک راهحل مرتبط کنید
اگر در ابتدا داستانی را تعریف می کنید، مطمئن شوید که نتیجه گیری را هم ارائه کرده اید. تصور کنید که داستان ژیلا (که پیشتر ذکر کردیم)، آن پایان خوش را نداشت. آیا باز به همان اندازه تأثیرگذار بود؟ احتمالا نه.
نکته: همیشه داستان خود را تا آخر بگویید و آن را نیمهتمام رها نکنید.
8- داستان خود را ویرایش و تصحیح کنید
پس از اینکه محتوای خود را نوشتید، باید آن را ویرایش و تصحیح کنید. ممکن است مشکلات گرامری و اشتباهات املایی داشته باشید یا اینکه بخشهایی از داستان نیازی به گفتن نداشته باشد و بخواهید آنها را حذف کنید. گاهی نیز لازم است توضیحاتی را اضافه کنید. مشکلات گرامری، املایی و منطقی داستان از قدرت و تاثیرگذاری آن میکاهند. پس آنها را ویرایش و تصحیح کنید.
مزایای استفاده از داستان سرای در تولید محتوا
هنگامی که شروع به داستانسرایی (استوری تلینگ) به عنوان یک استراتژی بازاریابی محتوا میکنید، میتوانید مزایای بی شماری را انتظار داشته باشید. در اینجا به برخی از مزایای داستانسرایی در تولید محتوا اشاره میکنیم:
- مخاطبان شما ارتباطی عمیقتر و دوستانهتر با شما خواهند داشت.
- مخاطبان شما بیشتر با محتوای شما درگیر خواهند شد.
- آگاهی از برند شما را بالا خواهد رفت.
- داستانسرایی بیشتر با جنبه احساسی تفکر مردم مرتبط است، و تصمیمگیری آنها هنگام خرید را تحت تاثیر قرار میدهد.
- افراد اغلب برای خواندن مطالب بیشتر به سایت شما باز خواهند گشت.
سخن آخر
داستانسرایی یک مفهوم جدید نیست و قرنها در جوامع انسانی رایج بوده است. اما با استفاده از آن به عنوان یک ابزار بازاریابی محتوا، می توانید نتایج بهتری را در تعامل با مشتریان بالقوه، و نهایتا در فروش، مشاهده کنید. داستان سرایی (استوری تلینگ) می تواند در تمام مراحل تبدیل بازدیدکنندگان سایت به مشتری، به شما کمک کند، و شما قطعا باید از آن به عنوان یک ابزار قابل اعتماد استفاده کنید.
در این مقاله شما را با رویکرد داستان سرایی در تولید محتوا آشنا کردیم، ویژگیهای یک داستان خوب و معتبر را برشمردیم و گفتیم که یک داستان واقعی، مرتبط و اوریجینال، میتواند کمک بسیاری به استراتژی تولید محتوای شما بکند. همچنین، ذکر کردیم که تولید کنندگان محتوا چرا باید به داستانسرایی در تولید محتوا اهمیت دهند. نکات مهم برای دستیابی به روشی مناسب برای داستانسرایی موثر و گنجاندن داستان در تولید محتوا نیز گفته شدند و در پایان ، به مزایای استفاده از داستانسرایی در تولید محتوا اشاره شد.